سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ کسانْ نزد خدا، دشمنِ کینه توزِ ستیزه گر است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لزیرک
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 33294
بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
........... درباره خودم ...........
لزیرک
زرین کوه
تو عشق منی بیائید از هر بی سروپائی تمنای عشق نکنیم

........... لوگوی خودم ...........
لزیرک
..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
حجاب[2] . حضرت عباس (ع) . حیران تواند . خداوند شبهای هورالعظیم . خداوند موسی ، خداوند نوح خداوند شبهای فتح الفتوح . خون فشانم . در سفر بادیه . درتپش تاب وتب . دلمان به حضور تو خوش است . دهکده لزیرک . راه را طولانی نکنید . راوی حق . رگبار . رمضان . رهروان . ز دو دیده . ز غمت . سفینه وار . سهم دلدادگان تو . شب جدایی . شب عملیات والفجر هشت . شتباه‌کردیم‌ . شعر سالهاست . شهادت امیر لشکری . شهدای انگوران . شهدای گیجان . شهید بزرگوار . شیدای تشنه لب . صادق آل محمد . عفاف . عفت . فاطمه . فاطمه! اى راز سر به مُهر . فاطمه! اى کوثر حیات . فرهنگ سخنان حضرت فاطمه . قطره‏ای از دریای فضائل زهرای مرضیه علیها السلام . گل افشان . گلواژه در گلزار شهیدان . لحظه ها . لزیر . لزیرک . ما . ماه خدا . ماه معبود . ماهوصال . مدد کار ما . مسافت را کوتاه و بار را سبک کنید . معنویت و اخلاص . منتظر . می‌شود خواب دشمن آشفته . نوروز . و امام زین العابدین (ع) مبارک باد! . وعده دیدار . ولادت امام حسین (ع) . یعقوب‌ گفت‌ . کامل . کامل نمی‌شود . کی وکجا . ‌بخشنده‌ترین‌ . آفتاب . آمدنش . امیر خلبان . انگوران . انگوران من . اى رهاننده من . ای نفست یار . این شعر .
............. بایگانی.............
ماندنیها

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
 

  • یا علی ابن موسی الرضا

  • نویسنده : زرین کوه:: 87/8/8:: 4:27 عصر

     

    یاعلی ابن موسی الرضا

    اومدم تا ببینم لحظه عاشق شدنو
    به دلم افتاده بود صدا زدین آقا منو
    دل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی
    کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی
    اومدم همسایه های پاپرت رو دون بدم
    دلمو رو دست بگیرم تا بهت نشون بدم
    روبروی گنبدت سجده کنم سلام بدم
    خسته نیستم اگه من از راه دوری اومدم
    بگم آفتابیو و عاشقم درست مثل جنوب
    با همون لهجه دریایی که میدونی تو خوب
    مِ از سید مظفر به تو دخیل اَ بندُم
    نظرُم هَ بیارُم یِتا کیسه گندم
    شاید که کفترانِت لایقُم بِدونِن
    حاجتی که اوم هَ به گوشت برسانِن
    تو چشمه محبت مِ تشنه نگاتُم
    تو کعبه امیدی به هر دم نه صداتم
    اسم نازنینت تا روی زبونِن
    اون گدن مدائک لحظه اذانِن
    روبروت بی اختیار دوباره زانو بزنم
    میون گریه بگم غریبو در به در منم
    تو رو شاهد بگیرم که با خدا حرف بزنی
    میدونم که دست رد باز به سینم نمیزنی
    میدونم شفاعت بی منتت زبون زده

    به همین امید دلم به مشهد تو اومده
    تو که اسمت با غم نقاره ها روی لباست
    همه صحن طلات ردپای فرشته هاست
    دست خالی هیچکسی از در خونت نمیره
    یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره
    یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره


    نظرات شما ()

    پیامبر (ص) امت‏خود را از وجود مردى آگاه ساخت که داناترین فرد به علم پیامبر (ص) بود،و به امت اعلام کرد که هر گاه بخواهند به علم پیامبر خدا (ص) دسترسى پیدا کنند،باید از دست این شخص آگاه بگیرند.پس فرمود (این روایت را ابن عباس نقل کرده است) :«من شهر علمم و على (ع) دروازه آن شهر است.پس هر کس علم‏مى‏خواهد باید از آن در وارد شود.»و یا گفت:«بدانید هر کس آهنگ آن شهر را دارد پس باید از آن در وارد شود»و جابر بن عبد الله انصارى نقل کرده است که پیامبر (ص) فرمود:«منم شهر علم و على (ع) دروازه آن شهر است، پس هر کس قصد علم دارد باید از آن در بیاید.» (1) و ما مى‏بینیم که پیامبر (ص) در این بیان خود به مسلمانان دو چیز را اعلام فرموده است:نخست این که آن دانایى که امت نیازمند به اوست،وجود دارد،و على بن ابى طالب (ع) همان داناست. دوم آن که اگر امت‏بخواهند با علمى که نزد پیامبر خدا (ص) ،شهر علم،وجود داشت آشنا شوند،راهى که آنان را به آن شهر برساند موجود است.و آن على (ع) در آن شهر است.و طبیعى است که بر مسلمانان لازم است تا آهنگ رسیدن به آن شهر کنند.و درخواست دانش و راهنمایى از على (ع) از واجبات ایشان بلکه مهمترین واجب است.براى این که علم،مقدم بر عمل است.و براى این که عمل مسلمانان،باید موافق با تعالیم پیامبر (ص) باشد.و از طرفى مطابق بودن عمل با تعالیم نبوى متوقف بر شناخت آنهاست.و احادیثى که دلالت دارند بر این که على (ع) دروازه شهر علم است،تنها احادیثى نیستند که دلالت‏بر برترى على (ع) در علم و دانش خود بر دیگر اصحاب دارند.بلکه جز آن،احادیث‏بسیارى وجود دارد که بعضى از آنها را در پیش نقل کردیم و تمامى آنها دلیل بر این مطلبند.و تنها حدیث ام سلمه همسر پیامبر (ص) از میان آن همه احادیث تو را کافى است،او گفت از پیامبر (ص) شنیدم، مى‏فرمود:«على (ع) با قرآن و قرآن با على (ع) است.هرگز از هم جدا نمى‏شوند تا کنار حوض کوثر به سوى من باز گردند» (2) .و حاکم به سند خود از حسن و او از انس بن مالک نقل کرده است که پیامبر (ص) به على (ع) فرمود:«پس از من تو براى امتم در هر موردى که اختلاف داشتند،بیانگرى.»و او اضافه مى‏کند که این حدیث،با همان قید و شرط بخارى ومسلم، حدیثى صحیح است (3) .و ترمذى نیز در صحیح خود حدیثى را از على (ع) نقل کرده است که در آن آمده است،پیامبر خدا (ص) فرمود:«خدا على را مورد لطف خود قرار دهد.بار خدایا حق را هر جا که هست‏بر محور او بگردان‏» (4) و ابو نعیم به سند خود از ابن مسعود نقل کرده است که او گفت:«براستى که قرآن بر روى هفت‏حرف نازل شد،و در میان آنها حرفى نیست مگر این که ظاهرى دارد و باطنى.هم علم ظاهر و هم علم باطن در نزد على بن ابى طالب است‏» (5) . و امام احمد روایت کرده است که پیامبر (ص) به دخترش زهرا (ع) فرمود:«و آیا نمى‏خواهى که همسرت نخستین مسلمان از امتم و داناترین و شکیباترین ایشان باشد؟» (6) و حاکم به سند خود از قیس بن ابو حازم نقل کرده است که او از سعد بن ابى وقاص شنید به مردى از اهل شام که به على دشنام مى‏داد،گفت:«اى فلان!به چه علت على را دشنام مى‏دهى؟آیا او نخستین مردى نبود که اسلام آورد؟و آیا او اولین کسى نبود که با پیامبر خدا (ص) نماز گزارد؟آیا داناترین مردم نبود؟...سپس سعد گفت:بار خدایا این شخص ولیى از اولیاى تو را دشنام داد.تا این گروه پراکنده نشده‏اند قدرت خود را بر آنها بنمایان.پس آن مرد شامى از پشت مرکبش روى سنگها افتاد و مغزش شکافت و مرد» (7) .طبیعى است که کسى امکان دارد بگوید این احادیث،تنها دلالت‏بر این دارند که على (ع) رهبر در امور شریعت و آشناى به کتاب خدا و سنتهاى پیامبر (ص) است.و لیکن دلیل بر رهبرى سیاسى و حکومتى او نمى‏شوند در نتیجه به خلافت او دلالت ندارد. اما بى‏اساس بودن این اعتراض موقعى آشکار مى‏شود که ثابت کنیم هدف‏پیامبر (ص) از این گفتار،تنها هدایت امت و آشنا ساختن ایشان با راهى است که او ضامن استوارى و پیروى آن از معانى اصلى قرآن و حقایق سنتهاى نبوى است.پس امت هرگز نمى‏تواند از آن راه حرکت کند در صورتى که سرپرستى امور مسلمانان به دست غیر آن امامى باشد که پیامبر (ص) او را امین بر علم و شریعت‏خود دانسته و او را در هدایت مسلمانان قرار داده است. براستى که پیمودن مسلمانان این راه را متوقف بر توجه مثبت ایشان تنها به سمت آن کسى است که پیامبر (ص) امین شمرده است نه دیگران.و آنچه در تاریخ روى داد،گواه بر آن است. آنچه از على (ع) و اهل بیت پیامبر (ص) روایت کرده‏اند در مقایسه با آنچه از دیگر صحابه، یعنى کسانى که از نظر دانش و آگاهى قابل مقایسه با او نبودند،نقل کرده‏اند،بسیار بسیار اندک است!و ما به تفصیل در آن مورد به هنگام سخن از احادیث ثقلین صحبت‏خواهیم کرد علاوه بر آن که بیانات دیگرى وجود دارد که بیشتر بر منظور ما دلالت دارند از آن جمله رویدادهاى پیش از هجرت و رویدادهاى پس از هجرت است که بیشتر آنها در پیرامون تبلیغ توده‏ها و متوجه به اجتماعاتى از مردم بوده است. پى‏نوشتها: 1-حاکم آن را در ج 3 ص 127 مستدرک خود نقل کرده است و ابن جریر آن را روایت کرده و صحیح شمرده است (کنز العمال ج 15 ص 13 حدیث‏شماره 378-379) و این حدیث میان مسلمانان مشهور است. 2-المستدرک حاکم ج 3 ص 124. 3-المستدرک حاکم ج 3 ص 122. 4- ج 5 ص 297. 5-حلیة الاولیاء ج 1 ص 65 (فیروز آبادى نیز در فضائل الخمسة نقل کرده است) . 6-المسند ج 5 ص 26. 7-المستدرک ج 3 صادامه مطلب...

    نظرات شما ()

  • علی علیه السلام را به جای خویش قرار داد

  • نویسنده : زرین کوه:: 87/6/26:: 1:43 عصر

    و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد
    بعضی از مردم جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است
    سوره بقره 207
    لیلة المبیت به عقیده اهل تسنن

     مفسر معروف اهل تسنن ثعلبی می گوید: هنگامی که پیغمبر اسلام

     تصمیم گرفت مهاجرت کند، برای ادای دین های خود و تحویل دادن

    امانت هایی که نزد او بود علی علیه السلام را به جای خویش قرار داد

     و شب هنگام که می خواست به سوی غار ثور برود و مشرکان

    اطراف خانه را برای حمله به او محاصره کرده بودند، از علی علیه السلام

     خواست تا در بستر او بخوابد و پارچه ی سبز رنگی (برد حضرمی )

     که مخصوص خود پیامبر صلی الله و علیه و آله بود روی خویش بکشد،

     در این هنگام خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی فرستاد که من بین شما

     برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانی تر قرار دادم،کدام یک

     از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را بر خود

    مقدم دارد؟ هیچکدام حاضر نشدند، به آنها وحی شد اکنون علی علیه السلام

     در بستر پیامبر من خوابیده و آماده شده جان خویش را فدای او سازد،

     به زمین بروید و حافظ و نگهبان او باشید

     هنگامی که جبرئیل بالا سر و میکائیل پایین پای علی علیه السلام نشسته بودند

    جبرئیل می گفت: به به!! آفرین به تو ای علی خداوند به واسطه ی تو بر فرشتگان

     مباهات می کند. در این هنگام آیه ی فوق نازل گردید و به همین دلیل آن شب

    تاریخی به نام لیلة المبیت نامیده شده است

     ابو جعفر اسکافی می گوید: همان طور که ابن ابی الحدید

     در شرح نهج البلاغه ج3 ص270 ذکر کرده است ،جریان خوابیدن علی علیه السلام

     در بستر پیغمبر به تواتر ثابت شده است و غیر از کسانی که

     مسلمان نیستند و افراد سبک مغز آن را انکار نمی کنند

    ادامه مطلب...

    نظرات شما ()

     

    لقب‌ یعقوب‌ اسرائیل‌ بوده‌ که‌ «اسرا»یعنى‌ عبد وبنده‌ و«ئیل‌» یعنى‌ خدا.او درسرزمین‌ کنعان‌ که‌ نزدیک‌ مصر است‌ زندگى‌ مى‌ کرد <\/h2>

    ودوازده‌ پسر داشت‌ که‌ بنیامین‌ویوسف‌ از یک‌ زن‌ بنام‌ راحیل‌ وبقیه‌ از همسر دیگر یعقوب‌ بودند.شبى‌ یوسف‌خوابى‌ دید که‌ باعث‌ حوادث‌ بسیار مهمى‌ در خانواده‌ یعقوب‌ گردید که‌ در ضمن‌آیات‌ زیر به‌ آنها اشاره‌ مى‌ شود.<\/h2>

    یعقوب‌ در 140سالگى‌ رحلت‌ کرد وبدنش‌ را در کناربدن‌ ابراهیم‌ در خلیل‌ الرحمن‌ دفن‌ نمودند. یوسف‌ پیامبر بر اثر حسادت‌ برادران‌ دچار سختیهایى‌ شد وبر اثر وسوسه‌شهوانى‌ زنان‌ دچار زندان‌ شد ولى‌ بر اثر تقواى‌ الهى‌ عاقبت‌ به‌ حکمت‌ وپادشاهى‌ رسید.<\/h2>

     گفته‌ شده‌ که‌ روزى‌ یوسف‌،زلیخا را که‌ پیر شده‌ بود دید و از او علت‌ اذیتهایش‌ راپرسید.زلیخا علت‌ را <\/h2>

    ادامه مطلب...

    نظرات شما ()

  • یازره دستورالعمل ار آیت الله بهجت

  • نویسنده : زرین کوه:: 87/6/3:: 6:52 عصر
    نظرات شما ()

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ