کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است، این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست. آن پوشش حجاب نامیده می شود که ازطریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد1.
قرآن در آیه 31سوره نور می فرماید: «زنان مقنعه های خود را بر گریبان های خویش بیفکنند یعنی گردن خود را به مقنعه بپوشانند تا موی و بناگوش و گردن و سینه ایشان پوشیده بماند و ظاهر نسازند زیور و آرایش خود را مگر برای محارم...» از این آیه استنباط می شود که نه تنها بدن، بلکه پیرایه ها و زیورآلات خود را نباید ظاهر نمایند2.
حجاب و عفاف در اسلام
عفاف، خویشتن داری با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممکن نیست. عفت نمی تواند یک امر صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتن داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آن ها سرچشمه می گیرد و یکی از نشانه های عفاف، پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمی توان به زن یا مردی، «عفیف» گفت در حالی که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی، ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و منش ها دارد. در اسلام از نشانه های برجسته «عفاف» می توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.( مطهری? 1362 ? ص 106)