حضرت زهرا علیها السلام هم به لحاظ نسب و خانواده و هم به جهت رفتار و منش شخصی و اوصاف فردی در اوج قله عظمت و بزرگی قرار دارد .
او در عظمت و بزرگی نسب خانوادگی شهره جهان است; زیرا پدری چون حضرت محمد صلی الله علیه و آله - اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل - و مادری چون خدیجه کبری علیها السلام - یکی از زنهای کامله جهان هستی و دومین مسلمان، و فداکارترین فرد در راه اسلام - و همسری چون امیرمؤمنان علی علیه السلام - که به منزله جان پیامبر صلی الله علیه و آله و برترین انسان بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله میباشد - و فرزندانی چون حسنین علیهما السلام و زینبین علیهما السلام دارد . اگر محصول تربیت زهرا علیه السلام فقط زینب علیها السلام بود، در افتخار و عظمتحضرت زهرا علیها السلام کفایت میکرد . راستی کجا میتوان خانوادهای یافت که مانند خانواده زهرا علیها السلام پدر معصوم، همسر معصوم، فرزندان ذکور معصوم و خود خانم نیز معصومه باشند و کجا میتوان خانهای یافت که چنین انسانهای بزرگی در آن جمع شوند، جز خانه گلی فاطمه .
و او در اوج فضایل قرار دارد به حدی که شناخت او جز برای معدودی از انسانها غیرممکن است .
امام صادق علیه السلام فرمود: «وهی الصدیقة الکبری وعلی معرفتها دارت القرون الاولی» ; او صدیقه کبری است که بر محور شناخت او قرنهای گذشته دور زده است .» (1)
شاعر عرب به همین نکته اشاره کرده و میگوید:
وحبها من الصفات العالیة
علیه دارت القرون الخالیة
«دوستی او از صفات ارزنده است، و قرنهای گذشته بر محور او چرخیده است .»
چگونه میتوان او را شناخت، در حالی که خدای متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک ولولا فاطمة لما خلقتکما; (2) ای پیامبر! اگر تو نبودی هستی را نمیآفریدم، و اگر علی علیه السلام نبود تو را خلق نمیکردم، و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را به وجود نمیآوردم .»
و پیامبر گرامی اسلام درباره او فرمود: «ولو کان الحسن شخصا لکان فاطمة بل هی اعظم; ان فاطمة ابنتی خیر اهل الارض عنصرا وشرفا وکرما; (3)
اگر [خوبیها و] زیبائیها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود، بلکه او برتر [از آن] است; براستی که دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر عنصر و ذات، و از نظر شرافت وبزرگواری است .»
و چگونه میتوان به فضائل و خوبیهای او پی برد و حال آنکه قطب عالم امکان، مهدی صاحب الزمان; آنکه همه خوبیها در او جمع شده است، فاطمه علیها السلام را الگو و مقتدای خویش میداند، آنجا که میفرماید: «وفی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة، وسیردی الجاهل رداءة عمله وسیعلم الکافر لمن عقبی الدار; (4) دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان پستی عمل خویش را خواهد دید و کافران در مییابند که پایان کار به نفع چه کسی میباشد .»
فاطمه لیلة القدر ناشناخته است . امام صادق علیه السلام فرمود: ««انا انزلناه فی لیلة القدر» الیلة: فاطمة والقدر: الله، فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر، و . . . سمیت «فاطمة» لان الخلق فطموا عن معرفتها; (5) [اینکه خداوند میفرماید:] ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، [مراد از] شب، فاطمه و مراد از قدر، خداوند است . در نتیجه هر کسی فاطمه را آنچنان که باید بشناسد، به حقیقتشب قدر را درک نموده است، و . . و اینکه فاطمه، فاطمه نامیده شده استبرای این است که مخلوق از [کنه] معرفت او عاجز است .»
فضائل زهرا علیها السلام آنچنان که باید و شاید قابل درک نبوده و البته قابل انکار نیز نمیباشد .
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «الویل، ثم الویل، الویل لمن شک فی فضل فاطمة; وای [و عذاب باد،] سپس وای، وای بر کسی که در فضیلت زهرا علیها السلام شک روا دارد .»
زهرا علیها السلام در کلام محققین اهل سنت
1 . ابن صباغ مالکی: «در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله خیرالبشر است، فاطمهای که ولادتش پاک، و سیده استبه اتفاق همه مسلمین .» (6)
2 . محمد بن طلحه شافعی: «دقت کن در آیه مباهله (7) و ترتیب و عبارات آن، و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد، و چگونه او وسط قرار گرفته است، (چنانکه در حال رفتن بین پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بود) تا مقام و منزلت او بیشتر روشن گردد .» (8)
3 . عباس محمود، العقاد المصری: «در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او راتقدیس میکنند . و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است، در مسیحیت چهره مریم پاکدامن، و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول میباشد . (9) »
4 . دکتر علی ابراهیم حسن: «در زندگی فاطمه انواع عظمتها را میبینیم که این عظمتها را همچون بلقیس و . . . از راه داشتن قصر و ثروت و زیبائی ظاهری به دست نیاورده است . و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان (در جنگ جمل) ورویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر نموده است، حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علماء نیست . بزرگی که ریشهاش پادشاهی و ثروت نیستبلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه میگیرد . (10) »
آری او شخصیتی است که هر قدر فهم بشر در شناختحقیقتش بیشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهای ناگشوده بیشتری روبرو میشود، و سرانجام عاجزانه باید بگویند که اندیشهها از درک فضائل زهرا عاجزند .
فضائل حضرت زهرا علیها السلام
در این نوشتار به بعضی از فضائل حضرت زهرا علیها السلام اشاره میشود:
بعد از چهل شبانه روز عبادت و کنارهگیری رسول خدا صلی الله علیه و آله از خدیجه کبری، فرشته خدا غذایی از بهشتبرای آن حضرت آورد، بعد از افطار با آن غذای بهشتی و روحانی، جبرئیل عرض کرد: ای رسول خدا! امشب از نماز مستحبی درگذر و به سوی خانه خدیجه بشتاب! زیرا خداوند اراده نموده که از صلب تو فرزند پاکیزهای بیافریند . بدنبال این فرمان، نور فاطمه علیها السلام از صلب پدر به رحم مادر انتقال یافت (11) .
بعد از مدتی جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله این گونه بشارت داد: «ای رسول خدا! بچهای که در رحم خدیجه علیها السلام میباشد، دختر ارجمندی است که نسل تو از وی بوجود خواهد آمد، او مادر امامان و پیشوایان دین است که بعد از انقطاع وحی جانشین تو خواهند شد . (12) »
بعد از اتمام دوران بارداری خدیجه، فرشتگان خدا و حوریان بهشتی و زنان آسمانی به یاری خدیجه شتافتند و بدین گونه، فاطمه عزیز، یعنی اختر فروزان آسمان نبوت پا به عرصه گیتی نهاد، و به نور تابناک خود، شرق و غرب عالم را روشن ساخت (13) .
از سخنان پیش گفته، فضیلتحضرت زهرا علیها السلام در اصل انعقاد نطفه، دوران جنینی، و پا گذاشتن به عرصه گیتی به خوبی آشکار است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خلق نور فاطمة علیها السلام قبل ان تخلق الارض والسماء فقال بعض الناس: یا نبی الله! فلیست هی انسیة؟ ! فقال: فاطمة حوراء انسیة; (14) نور فاطمه قبل از خلقت زمین و آسمان آفریده شد، بعضی از مردم عرض کردند: ای پیامبر خدا! پس زهرا از آدمیان نیست؟ فرمود: فاطمه حوریه بشری است .»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جای دیگر فرمود: «لما خلق الله الجنة خلقها من نور وجهه، ثم اخذ ذالک النور فقذفه فاصابنی ثلث النور، واصاب فاطمة ثلث النور، واصاب علیا واهل بیته ثلث النور; فمن اصابه من ذلک النور اهتدی الی ولایة محمد، ومن لم یصبه من ذلک النور ضل عن ولایة آل محمد صلی الله علیه و آله; خداوند بهشت را از نور وجود خود آفرید، سپس آنرا برگرفته و رها کرد . پس یک سوم آن به من [پیامبر صلی الله علیه و آله] و یک سوم آن به فاطمه، و ثلثباقیمانده به علی علیه السلام و اهلبیت او اصابت کرد . پس هر کس که از آن نور به او برسد، به ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله رهنمون میشود، و هر کس از آن نور به او نرسد از ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله گمراه [و به بیراهه خواهد رفت] .» (15)
یونس میگوید، امام صادق علیه السلام فرمود: «لفاطمة علیها السلام تسعة اسماء عند الله عزوجل: فاطمة، والصدیقة، والمبارکة، والطاهرة، والزکیة، والراضیة، والمرضیة والمحدثة والزهراء ثم قال علیه السلام اتدری ای شیء تفسیر فاطمة؟ قلت اخبرنی یا سیدی، قال: فطمت من الشر; (16)
برای فاطمه نزد خدای بلند مرتبه نه اسم است: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا .
آنگاه فرمود: معنی و تفسیر فاطمه را میدانی؟ گفتم: آقای من شما بفرمائید . فرمود: فاطمه را از آن جهت فاطمه گویند که از شر بدور است .»
همچنین برای وجه تسمیه فاطمه علیها السلام وجوه دیگری نقل شده است که عبارتند از:
1 . فاطمه از اسم خداوند یعنی فاطر گرفته شده است (17) .
2 . چون دوستان و شیعیان او از آتش جهنم در اماناند . (18)
3 . چون از عادت ماهانه بریده و منقطع بوده است . (19)
4 . عبادت فاطمه علیها السلام
امام صادق علیه السلام فرمود: «کانت اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر الکواکب لاهل الارض; (20) هرگاه فاطمه علیها السلام در محراب عبادتش میایستاد، نور او برای اهل آسمان میدرخشید; آنگونه که ستارگان برای اهل زمین میدرخشند .»
امام حسن علیه السلام فرمود:
«ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمة علیها السلام حتی تورم قدماها; (21) عابدتر از فاطمه در دنیا نبود، [آنقدر عبادت کرد] که پاهای [مبارکش] ورم کرد .»
از حسین بن روح سؤال شد: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر . سؤال شد: کدامیک برتر بود؟ گفت: فاطمه; به خاطر اینکه وارث [علم] نبی بود و نسل پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق او انتشار یافت . و خداوند این دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنایت فرمود . (22)
سوره هل اتی هم که پاداش اخلاص و عطای اهل بیت است، بر اوج اخلاص فاطمه علیها السلام به عنوان یکی از اهلبیت علیهم السلام دلالت دارد .
از علی علیه السلام نقل شده است که: یکی از پادشاهان عجم بردهای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاری برای خود درخواست کن، زهرا نزد رسول خدا رفته و این موضوع را با ایشان در میان گذارد، پیامبر علیه السلام فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم که برایت از خادم و آنچه در دنیاستبهتر باشد; بعد از نماز، 34 بار الله اکبر، و 33 مرتبه الحمد لله و 33 بار سبحان الله بگو .
آنگاه این اذکار سهگانه را با «لا اله الا الله» پایان بخش، و این برای تو از آنچه خواستهای و ازدنیا و آنچه در دنیاستبهتر خواهد بود . (23)
فاطمه زهرا علیها السلام مقید بود که این تسبیحات را بعد از هر نماز بگوید و به همین علت تسبیحات فاطمه زهرا علیها السلام نامیده شده است .
فضیلت تسبیحات فاطمه علیها السلام
در فضیلت تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام امام صادق علیه السلام فرمود: «من سبح تسبیح فاطمة الزهراء علیها السلام قبل ان یثنی رجلیه من صلاة الفریضة غفر الله له; (24) هر کس تسبیح فاطمه را قبل از آنکه از حالت نماز فارغ شود بگوید; خداوند او را میآمرزد .»
و همچنین امام صادق علیه السلام بارها میفرمودند: «تسبیح فاطمة علیها السلام فی کل یوم فی دبر کل صلاة احب الی من الف رکعة فی کل یوم; (25) تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوبتر از هزار رکعت نماز در هر روز است .»
و نیز فرمودند: «تسبیح فاطمة الزهراء علیها السلام من الذکر الکثیر الذی قال الله عزوجل «واذکروا الله ذکرا کثیرا» ; (26) تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام مصداق ذکر کثیری است که خداوند فرمود: خدا را یاد کنید، یاد کردنی بسیار .»
علم انسانهای معمولی اکتسابی است ولی علم انبیاء و اولیاء الهی لدنی و الهی است، علم فاطمه زهرا علیها السلام هم لدنی بود . سلمان گوید: عمار به من گفت: از امر تعجبآوری برای تو خبر دهم! گفتم بگو، عمار گفت: (روزی) همراه با علی علیه السلام بر فاطمه زهرا علیها السلام وارد شدیم . هنگامی که نگاه زهرا علیها السلام به علی علیه السلام افتاد، فرمود، نزدیک بیا تا حدیث گذشته، حال و آینده راتا روز قیامت، برایتبگویم . دیدم امیرالمؤمنین علیه السلام به حالت قهقری (و به عقب) برگشت و نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مشرف شد، حضرت فرمود: ای اباالحسن نزدیک بیا . علی علیه السلام نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله نشست، بعد از اینکه آرام گرفت، پیامبر اسلام فرمود: من خبر دهم یا خود خبر میدهی؟ ! عرض کرد: خبر دادن از شما زیباتر است . آنگاه حضرت جریانی که بر علی گذشته بود را شرح داد، علی علیه السلام عرض کرد آیا نور فاطمه از نور ما میباشد؟ حضرت فرمود: مگر نمیدانی؟ آنگاه علی علیه السلام سجده شکر انجام داد .
دانشمندان شیعه و سنی بالاتفاق قائل به وجود محدث در اسلام میباشند و معتقدند که بعد از پیامبر اسلام یقینا بشر محدث وجود داشته است، منتهی در مصداق اختلاف است . در تعریف محدث میگویند: «المحدث یسمع الصوت ولا یری شیئا; (27) محدث صدای فرشته را میشنود ولی چیزی را نمیبیند .»
امام صادق علیه السلام فرمود: «فاطمة بنت رسول الله کانت محدثة ولم تکن نبیة انما سمیت فاطمة محدثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران . . . ; (28) فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود نه پیامبر . فاطمه را از این جهت محدثه نامیدهاند که فرشتگان از آسمان بر او نازل میشدند و با او همانند مریم دختر عمران گفتگو داشتند .»
حضرت صادق علیه السلام سخن خود را چنین ادامه میدهند: شبی حضرت صدیقه علیها السلام به فرشتگان هم صحبتخویش فرمود: آیا آن زن که بر جمیع زنان عالم برتری دارد، مریم دختر عمران نیست؟ جواب دادند: نه; زیرا مریم فقط سیده زنان عالم در زمان خودش بود، ولی خدای متعال تو را سیده زنهای عالم خودت، و هم عالم زمان مریم و اولین و آخرین قرار داده است (یعنی تو را بانوی بانوان جهان قرار داد) .»
و باز فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 75 روز بیشتر زنده نماند، و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش میرسید، و او را در عزای پدر تسلیت میگفت .» (29) جبرئیلگاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش وگاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر ذریهاش وارد میگردد، خبر میداد . امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آنچه جبرئیل گزارش میداد، مینوشت . مجموعه این سخنان به مصحف فاطمه معروف شده است .
در زیارتنامه حضرت فاطمه علیها السلام هم میخوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة» (30)
بهترین و برترین انفاق آن است که از محبوبترین چیز انفاق شود و انفاقهای فاطمه علیها السلام چنین بود، که به دو نمونه اشاره میشود .
الف) گلوبند پربرکت
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: روزی نماز عصر را با پیغمبر صلی الله علیه و آله خواندیم، ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید که لباس کهنهای پوشیده بود، و از شدت پیری و ناتوانی نمیتوانستبر جای خودش قرار گیرد . عرض کرد یا رسولالله! گرسنهام سیرم کن; برهنهام لباسی به من عطا کن; تهیدستم چیزی به من بده . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من که اکنون چیزی ندارم ولی تو را به جایی راهنمایی میکنم، شاید حاجتتبرآورده شود . سپس به بلال فرمود: پیرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدایت کن . او بعد از ورود به خانه زهرا علیها السلام سلام کرد، حضرت جوابش را داد و فرمود: کیستی؟ خود را معرفی نمود . . . فاطمه گلوبندی را که پسر عمویش به وی اهداء نموده بود، به او داد و فرمود: به فروش رسان و زندگی خودت را بدان اصلاح کن .
پیرمرد برگشت و جریان را خدمت پیغمبر عرض کرد . آن حضرت گریست و فرمود: گردنبند را به فروش رسان تا خدا به برکت عطای دخترم برای تو گشایشی فراهم سازد . . . پیرمرد بعد از فروختن گردنبند، به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: به برکت عطای فاطمه علیها السلام بینیاز شدم (31) .
ب) پیراهن شب عروسی
صفوری شافعی از ابن جوزی نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب عروسی فاطمه علیها السلام برای او پیراهن تازهای آماده کردند . جامهای کهنه و وصله دار نیز در نزد ایشان بود . سائلی در زد و گفت: از خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله جامهای کهنه میخواهم . فاطمه میخواست جامه کهنه را بدهد، ولی سخن خدا به یادش آمد که میفرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» ; «به نیکویی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید .»
پس جامه نو را به وی داد . وقتی که هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام میرساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه علیها السلام سلام برسانم و برای فاطمه علیها السلام توسط من جامهای از دیبای سبز از جامههای بهشتی فرستاده است .
در حدیثی میخوانیم که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از علی علیه السلام پرسید: «کیف وجدت اهلک؟ قال: نعم العون علی طاعة الله وسال فاطمة، فقالت: خیر بعل; (32) فاطمه، همسرت را چگونه یافتی؟ گفت: بهترین یار بر اطاعت [و بندگی] خداوند، و از فاطمه سؤال کرد: گفت: او بهترین شوهر است .»
فاطمه در یک موقعیتی بسیار حساس و بحرانی در خانه علی زندگی میکرد، سپاه اسلام همیشه در حال آماده باش بود . در هر سال، چندین جنگ واقع میشد و علی علیه السلام در تمام یا اکثر آن جنگها شرکت داشت . هرگاه با پیکر خسته و کوفته به خانه باز میگشت، از مهربانیها و دلگرمیها و نوازشهای همسر عزیزش کاملا برخوردار میشد; زخمهای تنش را پانسمان میکرد، لباسهای خون آلود جنگ را میشست (33) ، فداکاریها و شجاعتهایش را میستود، و بدین وسیله دلش را گرم و برای جنگ آینده آمادهاش مینمود .
حضرت علی علیه السلام میفرماید: «ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان; (34) به راستی همیشه این گونه بود که به او نگاه میکردم و تمام غمها و غصه هایم بر طرف میشد .»
فاطمه علیها السلام هرگز بدون اجازه علی علیه السلام از خانه خارج نشد و هیچگاه او را غضبناک نکرد . او در ساعات وداع خویش به علی علیه السلام گفت: «یا ابن عم ما عهدتنی کاذبة ولا خائنة ولا خالفتک منذ عاشرتنی . فقال علیه السلام: معاذ الله انت اعلم بالله وابر واتقی واشد خوفا من الله ان اوبخک مخالفتی; (35) پسر عمو! هرگز مرا دروغگو و خائن نیافتی، از روزی که با من معاشرت کردی، با دستورات تو مخالفت نکردم . علی علیه السلام فرمود: [ای دختر پیامبر!] معاذ الله [که تو در خانه من بدرفتاری نموده باشی، زیرا] مراتب خداشناسی و نیکوکاری و پرهیز کاری و بزرگی و خداترسی تو به حدی است که جای ایراد و خردهگیری در مورد مخالفتبا من نیست .»
حسن ختام فضائل حضرت را مقام شفاعتحضرت قرار میدهیم .
1 . پیامبر اسلام خطاب به امام حسن و امام حسین علیهما السلام فرمود: «انتما الامامان ولامکما الشفاعة; (36) شما دو نفر (حسنین) امام هستید، و برای مادر شما شفاعت است .»
2 . پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی روز قیامتشود، از باطن عرش ندا میرسد: ای اهل قیامت! چشمهای خویش را پایین افکنید تا اینکه فاطمه دختر محمد با پیراهن خضاب شده به خون حسین عبور کند، در آن عرصه حضرت فاطمه پایه عرش را گرفته و عرضه میدارد: پروردگارا! تو جبار عادلی، بین من و کسانی که فرزندان مرا کشتند قضاوت فرما . رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: به حق خدای کعبه سوگند که پروردگارم به سنت من حکم خواهد فرمود .
آنگاه زهرا علیها السلام عرضه میدارد: «اللهم اشفعنی فیمن بکی علی مصیبته; پروردگارا به من اجازه شفاعت کسانی را بفرما که در مصیبتحسینم گریه کردهاند» و خدای تعالی اذن شفاعت آنان را به ایشان عنایت میفرماید .» (37)
3 . جابر بن عبدالله انصاری میگوید: به حضرت باقر علیه السلام عرض کردم: فدایتشوم، یا بن رسولالله! برای من حدیثی در فضیلت جدهات فاطمه زهرا علیها السلام بفرمایید تا هنگامی که آن را برای شیعیان بیان میکنم خوشحال گردند . امام باقر علیه السلام فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میفرمود که: در روز قیامتبرای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا میشود و منبر من در روز قیامت از همه بلندتر است . آنگاه خداوند میفرماید: خطبه بخوان، پس خطبهای
بخوانم که احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است . پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور برافراشته میشود و در میان آنها منبری برای وصی من علی بن ابی طالب نصب میگردد که از همه بلندتر است; آنگاه خداوند به علی علیه السلام میفرماید خطبه بخوان، پس خطبهای میخواند که احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است .
آنگاه برای فرزندان انبیاء و رسل منبرهایی از نور نصب میگردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم (حسنین علیهما السلام) منبری برپا میشود و به آنان گفته میشود خطبه بخوانید و آن دو خطبههایی میخوانند که هیچ یک از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیدهاند .
آنگاه منادی که جبرئیل است ندا میدهد: فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله کجاست؟ آنگاه فاطمه علیها السلام برمیخیزد، [تا اینکه فرمود:] خدای تعالی میفرماید: ای اهل محشر کرامت و بزرگواری از آن کیست؟ محمد و علی و حسنین علیهم السلام عرض میکنند: برای خدای واحد قهار . آنگاه خداوند میفرماید: ای اهل محشر! من امروز کرامت وبزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام قرار دادم .
ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشمها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت میرود . آنگاه جبرئیل شتر بهشتی میآورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کردهاند، و مهار آن از لؤلؤ تازه است . حضرت بر آن سوار میشوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وی میفرستد، و صدهزار فرشته را مامور میفرماید تا حضرت فاطمه علیها السلام را بر روی بالهای خود سوار کنند تاایشان را به در بهشتبرسانند . وقتی که به در بهشت میرسند، حضرتش میایستد، خدای متعال میفرماید: ای دختحبیب من چرا توقف کردی و حال آنکه من تو را امر کرده بودم به بهشت من درآیی؟ حضرت صدیقه علیها السلام عرض میکند: پروردگارا دوست میدارم که ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی شناخته شود .
خداوند میفرماید: «یا بنتحبیبی! ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک او لاحد من ذریتک خذی بیده فادخلیه الجنة! ; ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر که در قلبش محبت تو و یا محبتیکی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل بهشت نما .»
آنگاه حضرت باقر علیه السلام فرمود: والله ای جابر! در آن روز حضرت زهرا علیها السلام شیعیان و دوستانش را بر میگزیند و انتخاب میکند; همان گونه که پرنده دانه نیکو را از دانه بد جدا میکند . وقتی که شیعیان سیده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزدیک و بر در بهشت میآیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین میافکند که در آنجا بایستند . وقتی میایستند خداوند میفرماید: ای دوستان من! توقف شما برای چیست و حال آنکه فاطمه دختحبیب من شفاعتشما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داریم که در چنین روزی ارزش و منزلتمان شناخته شود . خداوند میفرماید: ای دوستان من! برگردید و ببینید چه کسی به خاطر آنکه شما فاطمه را دوست میداشتید، شما را دوست میداشت؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه زهرا علیها السلام غذا داد؟ چه کسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه علیها السلام لباس پوشانید؟ چه کسی به شما بخاطر دوستی فاطمه علیها السلام شربتی نوشانید؟ چه کسی بخاطرفاطمه علیها السلام و دوستی فاطمه علیها السلام غیبت غیبت کنندهای را از شما رد کرد؟
پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت نمایید . (38)
پینوشت:
1) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث العربی)، ج43، ص105 .
2) علامه مرندی، ملتقی البحرین، ص14; ر . ک: میرجهانی، الجنة العاصمه، ص148; صالح بن عبدالوهاب العرندس، کشف اللآلی، به نقل از فاطمه زهرا علیها السلام، بهجة قلب المصطفی، رحمانی همدانی (تهران، نشر المرضیة، دوم، 1372) ص9 .
حموینی، فرائد السمطین، ج2، ص68 .
4) بحارالانوار، (پیشین)، ج53، صص179 - 180 .
5) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، (داراحیاء التراث العربی)، ج43، ص65 .
6) الفصول المهمة (بیروت)، ص143 .
7) آل عمران/61 .
8) مطالب السئول، چاپ ایران، ص 6 و 7 .
9) توفیق ابواعلم، اهل البیت، ص128 .
10) علامه دخیل، فاطمة الزهراء علیها السلام، ص171 .
11) بحار (پیشین)، ج16، ص78 و ر . ک: بانوی نمونه اسلام، ابراهیم امینی، ص27 .
12) دلائل الامامة، ص8 .
13) همان و ر . ک: بحارالانوار، (پیشین)، ج43، ص2، و ج16، ص80 .
14) عبدالله بحرانی، العوالم، (قم مدرسة المهدی)، ج6، ص9 .
15) بحارالانوار، (پیشین)، ج43، ص44 .
16) بحار (پیشین)، ج43، ص10 .
17) همان، ص65 .
18) همان، ص16 .
19) همان، ص16 .
20) همان، ص12 .
21) همان، ص49 .
22) همان، ص37 .
23) سید محمد کاظم قزوینی، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر حسین فریدونی، نشر آفاق، چاپ سوم، 1365، ص224 .
24) کلینی، الکافی، ج2، ص342 .
25) حسین طبرسی، مکارم الاخلاق، (بیروت، مؤسسة الاعلمی)، ص281 .
26) وسائل الشیعه، حر عاملی، (داراحیاء التراث العربی)، ج4، ص1022 .
27) بحارالانوار، پیشین، ج26، ص 75 - 76 .
28) همان، ج14، ص206 و ج43، ص78 .
29) اصول کافی، ج1، ص241 و بحارالانوار، ج22، ص546، و ج26، ص41 .
30) بحار، ج97، ص195 .
31) همان، ج43، ص56 .
32) قاضی نورالله حسینی، احقاق الحق (طهران، مکتبة الاسلامیة)، ج10، ص401; و ر . ک: صفوری شافعی، نزهة المجالس، ج2، ص226 .
33) سیره ابن هشام، ج3، ص106، به نقل از ابراهیم امینی، بانوی نمونه اسلام، صص78 - 79 .
34) بحارالانوار، (پیشین)، ج43، ص134، سطر سوم .
35) همان، ص191، روایت 20 .
36) کشف الغمة، ج1، ص506 .
37) اسد الغابه، ج5، ص523; گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص 212; ذهبی، میزان الاعتدال، ج 2، ص 18; همدانی، مودة القربی، 104 .
38) بحارالانوار، (پیشین)، ج8، ص51; تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی، ص113 .