کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است، این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست. آن پوشش حجاب نامیده می شود که ازطریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد1.
قرآن در آیه 31سوره نور می فرماید: «زنان مقنعه های خود را بر گریبان های خویش بیفکنند یعنی گردن خود را به مقنعه بپوشانند تا موی و بناگوش و گردن و سینه ایشان پوشیده بماند و ظاهر نسازند زیور و آرایش خود را مگر برای محارم...» از این آیه استنباط می شود که نه تنها بدن، بلکه پیرایه ها و زیورآلات خود را نباید ظاهر نمایند2.
پوشش یا حجاب، به صورتی که زیبائی ها و زینت زن را بپوشانندو او را از چشم چرانی هرزگان و آلودگان به شهوت حیوانی، و حالات شیطانی حفظ کند دستوری قرآنی، و قانونی الهی و تکلیفی انسانی، و برنامه ای اخلاقی است.
براین اساس باید گفت: حجاب و پوشش برای انسان امری واجب و فریضه ای لازم، و بدون تردید منکر آن با آگاهی به اینکه از ضروریات اسلام، و فرمان خدا در قرآن است کافر، و از گردونه اسلام خارج است. جوانی که با این خصوصیات منکر حجاب است، نمی تواند با دختر مسلمان ازدواج کند زیرا این ازدواج باطل، و عقدی که بین آن دو خوانده می شود بی اثر، و رابطه آن دو نامحرم، و فرزندان آنها نامشروع، و عمل آنان زنااست. دختری که با این خصوصیات منکر حجاب است نمی تواند همسر جوانی مسلمان شود زیرا همان احکام در حق او هم جاری است، حجاب حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت وعظمت زن و حافظ زیبایی و منافع او برای شوهر است.
گرمی خانواده ها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگی، آرامش قلوب مردان، ثبات، دلبستگی و عشق و علاقه مرد به همسر قانونی وشرعی خود، برپائی خانه و خانواده، برجائی اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان است.
قطب در کتاب بسیار مفید «آیا ما مسلمان هستیم» می گوید براساس مدارکی که دیدم، یکی از پاپ ها از تمام کشیش ها و کاردینال ها در واتیکان دعوت کرد و ازآنها خواست برای کشتن اسلام، و خاموش کردن چراغ دین، به صورتی که برای واتیکان و مسیحیت خرج زیادی نداشته باشد نظر بدهند. کمیسیون ها برای این منظور تشکیل شد، و نظریاتی از جانب صاحب نظران اظهار شد، از میان تمام آراء و نظریات این رأی مقبول همه کشیشان و کاردینال ها و خود پاپ قرارگرفت، که برای کشتن اسلام قوی ترین اسلحه و کم خرج ترین برنامه، بیرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب و قرارگرفتن آنان دراختیار جوانان و مردان به صورت آزاد، در کوچه و بازار، وسائل عمومی، پارک ها و سینماها، ادارات، و مراکز تجاری، تئاترها و مراکز اجتماعی است؟ زن در ادیان و اقوام گذشته، بسیار مظلوم و کم ارزش بوده، مثلاً در جزایر آفریقا زنان را مانند حیوانات گله، گله، در معرض فروش می گذاشتند و یا برای استفاده در کار مبادله می کردند.(3)
روزانه در خبرها و گزارش های رسانه های گروهی وضعیت اسفناک زنان را هر روز بدتر از گذشته می خوانیم و می بینیم با وضع به وجود آمده می توان گفت که روح خباثت و وحشی گری قرون وسطایی را با جنایت به اصطلاح آزادی، سفید کردند؛ و از زنان که مظهر لطافت، ظرافت و عواطف هستند به عنوان یک کالای تجاری و جنسی استفاده نامشروع می کنند که این سوءاستفاده بدترین حربه برای ازبین بردن اصالت ذاتی زن است.
اما درحال حاضر جایگاه والای زن مسلمان در مجامع بین المللی و اسلامی معین و روشن است و زن مسلمان توانسته در عرصه جهانی محبوبیت و جذابیت حجاب و عفاف را درمیان زنان و دختران کشورهای غربی و اروپایی بشناساند و هرساله شاهد تغییر و تحولات و اعتراض زنان جوامع غربی نسبت به بی حرمتی و کم ارزشی حقوق واقعی شان هستیم. همچنین گرایش آنها به سوی معنویت و جلوه های مصونیت زنان مسلمان را ناظریم و این خود نشان دهنده منزلت و مقام زن در اسلام است.
رهبر معظم انقلاب، ولی امر مسلمین دراین خصوص می فرماید:
«اسلام زنان را به شرکت در فعالیت های اجتماعی تشویق می کند و جامعه به برکت وجود زن، اصلاح می شود.» جایگاه حجاب در حفظ شأن و حرمت زن از دیدگاه معصومین نیز قابل تأمل است. همچنان که حضرت فاطمه زهرا(س) در وصیت خود به اسماء بنت عمیس چنین فرمود «من بسیار زشت می دانم که (جنازه) زنان پس از مرگ برروی تابوت سربازگذاشته و برروی آن پارچه ای می افکنند، که حجم بدن را برای بینندگان نمایش می دهد. مرا برروی تابوت آنچنانی نگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم بازدارد»4.
همچنین منقول است که امام علی(ع) فرمود: خدمت پیامبر گرامی اسلام بودیم، آن حضرت پرسید: چه چیزی برای زنان نیکو و رواست؟ حضرت فاطمه پاسخ داد: آن چه برای زنان نیکو است، اینکه «بدون ضرورت» مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز او را ننگرند5.
علت و فلسفه حجاب:
حضرت علی(ع) در سال 38 هجری در نامه ای مفصل به فرزندش امام حسن(ع) وقتی که از جنگ صفین بازمی گشت آورده است:«زنان را در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش عامل سلامت و استواری آنهاست... بپرهیز از غیرت نشان دادن بیجا که درستکار را به بیماردلی، و پاکدامن را بدگمان می رساند». و در بعضی از تعابیر که در کلمات حضرت امیر (ع) و دیگر معصومین، در مورد بانوان شده، می نمایاند که این گروه از بعضی از مزایای مادی و حقوقی محرومند و یا در مرحله پائین تری قرار دارند و یا عامل برخی شرور و فتنه ها هستند (همانند فتنه برپا شده توسط عایشه در جنگ جمل). فلسفه و رمز این تعبیرات این است که : زن بر اثر روحیه عاطفی و احساسی بودن، زودتر از مرد فریب می خورد و تحت تاثیر قرار می گیرد و کمتر می تواند نظرات واقع بینانه ارائه دهد و نیز بر اثر دلبری و جذابیتی که دارد، بیشتر مایه گمراهی وآلودگی دیگران را فراهم می سازد و آنان را از جاده تقوا بیرون می برد. از آنجا که ممکن است مطلب مذکور ایجاد شبهه نماید باید در این نکته تامل کرد که یکی از عوامل اختلاف خانواده ها، غیرت بیجای مردان نسبت به زنان است که گاهی مردان بخاطر شدت علاقه به همسرانشان، به هیچوجه حاضر نیستند آنان از خانه بیرون روند و همواره می خواهند در خانه محبوس باشند و حتی با فامیل خود رفت و آمد نداشته باشند؛ به لباس پوشیدن، آرایش کردن، رفت و آمد نمودن، حرکات و سکناتشان بیش از اندازه شکاک و خرده گیرند. طبعاً این جور بدگمانی و خرده گیری، حوصله زنان را تنگ می کند و بعضاً با خود فکر می کنند، حال که چنین است و آنها در عین پاکی ما را آلوده و فاسد می دانند و فرقی بین پاکدامنی ما با آلودگی ما نمی گذارند، پس چه بهتر که ما هم بی مبالات باشیم و بیش از این خود را به زحمت نیندازیم و همین امر موجب آلودگی آن ها و انحلال خانواده خواهد شد این جاست که امام علیه السلام می فرماید:«از اظهار غیرت درجایی که نباید غیرت و بدگمانی نشان داد، برحذر باش زیرا این کار، زنان درستکار و پاکدامن را به نادرستی و انحراف می کشاند». (6)
وظیفه ای که پوشش اسلامی برای زنان مقرر کرده به این معنی نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست، پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد شهید مطهری فلسفه پوشش اسلامی را در چهار چیز می داند:
1- بعضی از آنها جنبه روانی دارند (مایه آرامش روانی است).
2- بعضی جنبه خانه و خانوادگی دارد (موجبات استحکام پیوند خانوادگی را پدید می آورد).
3- بعضی دیگر جنبه اجتماعی دارند (موجب استواری اجتماع می گردد).
4- و بعضی مربوط به بالا بردن احترام و جلوگیری ازابتذال او است (حفظ ارزش و احترام زن را در پی دارد). شبهه ای که در ذهنیت بعضی افراد هست، این است که خیال می کنند حجاب برای زن محدودیت است و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است و بنابراین، حجاب، نشانه ضعف و محدودیت زن است.
راه حل این شبهه و تبین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید این مسأله را کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن حقی است الهی، لذا می بینید در جهان غرب و بخش هایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام می کند اما در اسلام این چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خودزن دارد نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می باشد همه اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رأفت باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه ای این درس را ترک نمود و به دنبال غریزه و شهوت رفت به همان فسادی مبتلا می شود که غرب گرفتار آن است.
قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می گوید می فرماید: حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن وحرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. 7
با توجه به مطالب ذکر شده در این مقاله اینک به ذکر اهداف استکبار جهانی از تهاجم فرهنگی با نشانه گیری موضوع حجاب و راه های مقابله با آن می پردازیم، باشد که موجب بیداری اذهان غافل گردد.
اهداف استکبار از تهاجم فرهنگی به حجاب
1- دگرگون سازی الهی امت مسلمان ایران و جدایی آنها از روح گذشت و تقوا و خلوص به منظور ایجاد زمینه نفوذ بیگانگان و اجانب و استعمارگران در کشور.
2- اسیر کردن ملت (مورد تهاجم) به بنیانهای فرهنگی غرب.
3- ریشه کن کردن فرهنگی ملی.
4- فروریختن ارزشهای معنوی.
5- هدف گیری بنیاد عظیم انقلاب اسلامی با همه امکانات و توانائیهای اقتصادی و سیاسی و تبلیغی.
6- ترویج این باور که سازندگی و توسعه اقتصادی با ارزشهای اصیل معنوی و الهی در تضاد است.
7- محو مظاهر و شعائر انقلاب اسلامی و اشاعه جلوه های فساد و منکرات.
8- القای اینکه خط امام به انحراف کشیده شده است.
9- انتقال ضدارزشهای موردنظر به منظور انهدام فرهنگ ملت.
10- از بین بردن غیرت دینی مردان و زنان مسلمان از طریق اشاعه فرهنگ ابتذال غربی در رسانه های تصویری و شنیداری.
11- ایجاد احساس حقارت نسبت به مسایل دینی و اسلامی.
12- ایجاد اغتشاش در حافظه تاریخی مردم.
13- براندازی نظام خانواده و بی سرپرستی کودکان به عنوان عاملی برای انحراف آنان. 8
با تأمل در موارد فوق می توان راه های مقابله با این اهداف شوم را چنین برشمرد:
1) رعایت اصول برنامه ریزی فرهنگی، که بایستی دارای ویژگیهای آینده نگری، جامعیت، مصون سازی، تعقل گرایی، هماهنگی بین دستگاه ها و متولیان امور فرهنگی کشور و اولویت پیشگیری بر درمان باشد.
2) شناساندن ابعاد مختلف زندگی حضرت زهرا(س) و الگودهی به دختران و زنان مسلمان.
3) ترویج فرهنگ و ارزشهای معنوی و اسلامی.
4) گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر.
5-) آموزش اصول تربیت به خانواده ها.
6) تقویت بینش دینی و سیاسی، (انسان آگاه و دانا کمتر دچار خودباختگی یا از خودبیگانگی می شود).
7) دقت در برنامه های آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان.
8) زدودن فقر اقتصادی.
9) احیای روحیه عزت نفس در جوانان و نوجوانان.
10) مبارزه با روحیه تجمل گرایی.
11) هدایت امیال غریزی به راه های مشروع (ازدواج).
12) شناخت و پیشگیری از نفوذ عوامل انحراف و استفاده از ابزارهای کارآمد و امروزین برای مقابله با آنها.
13) ایجاد زمینه، فرصت و حمایت جهت تحقیقات و پژوهش گسترده پیرامون مسایل فرهنگی مبتلا به جامعه توسط دولت و مسئولان.
14) استفاده از توان رسانه های ارتباط جمعی برای آموزش اصولی خانواده ها به عنوان اولین و ابتدایی ترین نهاد پایگاه رشد جوانان فردا.
15) تولید، عرضه و تبلیغ پوشاک مناسب با عنایت به فرهنگ بومی، ملی و مذهبی کشور جهت مقابله با پدیده تهاجم فرهنگی.
نتیجه:
در پایان امید می رود تا مسئولان و متولیان امور فرهنگی جامعه به واکسینه کردن جوانان و نوجوانان به عنوان نسل در معرض خطر بپردازند و با برنامه ریزی دقیق در سطح کلان کشور و ساماندهی سازمانهای غیردولتی و مردمی و با واگذاری تصدی امور به آنان و نظارت بر این مراکز، زمینه را برای مشارکت مردم در برنامه ها و خطوط طرح ریزی شده در سطح وسیع فراهم آورند، ازسوی دیگر از مردم به عنوان عناصر یک جامعه مردم سالار انتظار می رود ضمن همکاری با فعالیتهای دولت در امر فرهنگ سازی برای مبارزه با اهداف شوم استکبار جهانی، بخصوص پدیده بدحجابی، به عنوان انسانهای غیرتمند و مذهبی برای از بین بردن این پدیده نوظهور جامعه ما، ابتدا به ساکن از خود شروع کنند تا ناکامی تهاجم فرهنگی را در چهره جامعه ببینند.
1- مسئله حجاب ص 63
2- معراج، ص 33 به نقل از تفسیر نهج
3- نظام خانواده در اسلام ص 261تا 264
4- فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س) ص 75
5- فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س) ص 143
6- اخلاق تعلیم و تربیت اسلامی ص 468 و 470
7- زن در آئینه جمال و جلال، ص 424 تا 426
8- اقتباس از کتاب تهاجم فرهنگی براندازی خاموش ص 38 تا 50